سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سایت عاشقانه
 
قالب وبلاگ

 

چشم نازت مال من بود یادته

دیدن من قدقن بود یادته

روزگار قهر و آشتی یادته

هیچ کس جز من نداشتی یادته

گریه های آسمونی یادته

قول دادی پیشم بمونی یادته

روزای بی غم و غصه یادته

ببینم اول قصه یادته

عصر ابرازه علاقه یادته

خبر خوش کلاغه یادته

دست گرمت تو زمستون یادته

شونه ی من زیر بارون یادته

واسه ی خنده اجازه یادته

اونا که می گفتی رازه یادته

                                      مریم حیدر زاده

آره من خوب یادمه چه روزایی بود. واسه همیشه یادمه. هیچ وقتم فراموشش نمی کنم.

 

ای کاش دوست داشتن را تجربه نمی کردم، تجربه ی تلخی بود....

دیگر هیچ وقت نمی خواهم حضوری گرم، سرمای وجودم را محو کند.

دیگر هیچ گاه به نگاه عاشقی دل نمی بندم.

و هیچ گاه به سلام مهربانی پاسخ نخواهم داد... هیچ گاه....!

می خوام از تو بنویسم، برای تو  که در تمام لحظاتم وجود داری. خنده هایم برای توست، با تو بودن مرا شاد می کند و بی تو بودن مرا گریان، تو با من هستی در حالی که کنارم نیستی، تو با منی چون در قلب منی. قلبم را با دنیا عوض نمی کنم، چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم.....

 


[ شنبه 90/7/16 ] [ 1:40 عصر ] [ مسلم کریمی ] [ نظر ]
سلام بر تو که گذران زندگی فقط بهانه ای است برای ارزوی دیدار تو

حتی خورشید هم به امید زیارت جمال توست که هر روز در اسمان

 

هویدا است .می دانم که خوب میدانی چرایی بی قراری زبانه

 

شعله های شفق بر بیکرانه اسمان راتو بگو چه کنم با این همه

 

رسوب غم غروب غریبانه که هر غروب بیشتر بر دلم سنگینی

 

می کند . به خدا که دگر اشک هم یارای زدودن ان را ندارد .

 

ای درخشان ترین ستاره اسمان شبهای تار ر من ، دگر این بغض

 

خسته هم بعد از این همه صبر، طاقتش طاق شده و دیری است

 

که قطره های اشک بی قراری نوازشگر گونه هایم است .

 

چه کنم  که اشک قشنگ ترین بهانه است برای گفتن از بی تو

 

بودن ، برای بیان دلتنگی و برای بیان غربت . خوب می دانی

 

که فقط یک نیم نگاهت ، دوباره خواهد رویاند شقایق پرپر شده

 

باغ دل رسوایم را، و می دانم که می بینی اظطراب ندیدن را در

 

چشمان بی قرارم و می شنوی حسرت نبودنت را از سکوت

 

خاکستری نگاهم و باز رخ نمی نمایی . معنی باران !

 

چگونه التماست کنم که بیایی و حجم انبوه تنهایی ام را سیراب کنی ؟!

 

 

 

 

 


[ سه شنبه 90/7/12 ] [ 11:31 عصر ] [ مسلم کریمی ] [ نظر ]
در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم

در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کردم

در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم

در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی و اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم

ولی اکنون می خندم آری میخندم به تمام لحظه های بچگانه ای که به خاطرت اشک هایم را قربانی کردم.......!

حالا میتوانی به گریه هایم بلند بلند بخندی!

 

 





[ سه شنبه 90/7/12 ] [ 11:29 عصر ] [ مسلم کریمی ] [ نظر ]
خو دمو با خیالت راحت کرده بودم

دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم

برای دل خو دم شعر غریبی رو بگم

گو نمو تر بکنم شوق اشکا مو ببینم

او مدی دلتنگی ها همه رفتن

شوق وصال و جا گذاشتن

تا او مدم با آغوشت جون بگیرم

خیال تازه ای رو پیش چشمای تو دیدم

دوباره نوا زشو دوست داشتنو عاشقی

سر کار گذاشتن دل تو شب ها ی بی قراری

دو باره لحظه ناب رسیدن

دو باره تشنه ی شوق بو سیدین

چه خیال ساده و خوبی

پیش چشما ی تو بودن و دل فریبی

 

 



[ سه شنبه 90/7/12 ] [ 11:26 عصر ] [ مسلم کریمی ] [ نظر ]
من محتاج توام

از عشق که....نه....

اما از عاقبت بی عقوبت! این همه فاصله،

از انتهای نامعلوم این کوچه های بی چراغ و چلچله!،

چرا.........می ترسم!......

من از لحظه ای که چشم های تو،

بین آوار این همه نگاه معنا دار گم شوند!

من از دمی که بازدم تو پاسخش نباشد،

می ترسم!

اما اگر راستش را بخواهی!

نمی دانم که از عاقبت این همه ترانه و نامه ی بی جواب!

می ترسم یا نه؟!

فقط می دانم که.....محتاجم!

محتاج سکوت ستاره!

محتاج لطافت صبح!

محتاج صبر خدا!

من محتاج ترانه های بی قفس ِ پر از کبوترم!

من محتاج واژه های ساده و بی تکلفم

واژه هائی که بشود با آب غسلشان داد!

من محتاج نگاهی از جنس آب و لبخندی از جنس صداقتم!

من محتاج عطر یک احساس باران زده ی نمناکم!

من محتاج توام!

محتاج نگاه تو،

محتاج لبخند تو،

محتاج احساس تو،

همین!

از این ساده تر و بی تکلف تر در کلام من نمی گنجد!

من محتاج توام که بیایی و مرورم کنی!

با یک هوا هق هق!

با یک جفت نگاه خیس!

من محتاج یک دنیا آسمان ابریم!

که ببارد،....که برای من بشود،

بهانه ای از جنس معجزه!

تا بگویم تو را به حرمت این ابرها که می گریند قسم!....

 

 

 


[ سه شنبه 90/7/12 ] [ 11:24 عصر ] [ مسلم کریمی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ عشق غوغای عشق در دفتر عشق خوش آمدید عشق تجربه‌ی ویژه‌ای است که برخلاف سایر تجربه‌های انسانی، همه‌ی وجود آدمی را عمیقا در می‌نوردد و عاشق ‏را بکلی دلمشغول خود می‌کند. در چنین تجربه‌ای، زندگی روزمره و عادی در هم می‌شکند. شیرینی عشق، دست کم ‏تلخی " بودن" را قابل تحمل می‌کند و آب خوشگواری در کام تشنگان می‌ریزد. گویی عاشق، جهان را آن گونه که ‏می‌پسندند، باز تعریف می‌کند.
آرشیو مطالب
امکانات وب

فال عشق


..

طالع بینی ازدواج

قالب وبلاگ

> فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز